And it’s so spring out there

I ain't no HOMEWRECKER

دختری که دلهره ی عجیبی داشت که نوک بینی اش سرخ نباشد و پسری که دستش را از روی ران دختر بر نمی داشت چند بار در آینه نگاه کرد که نکند بینی اش سرخ باشد (جمله سوالی با علامت سوال) و چند دفعه رویش را کرم پودر مالید (بار هم سوالی با علامت سوال) و چه دلهره ای داشت آنقدر که دستش می لرزید و بی تاب بود از انتظار و عشق در او موج می زد اگر نمی خاست نوک بینی اش سرخ باشد به خاطر پسر بود پسری که با لباس کار و عرق و موی چرب بالاخره آمد در پی اش و دستش را از روی ران دختر بر نمی داشت و فقط این هم نبود و از آینه یواشکی چشمک حواله ی من می نمود فضای ماشین با آهنگ افشین عاشقانه بود و به خاطر موقعیت دست پسر کمی هم سکسی و من هرگز خرابش نخاهم کرد